تواضع فکری به این معنا نیست که بزدل و ضعیف باشیم یا در برابر هر نظر مخالفی دستانمان را به علامت تسلیم بالا ببریم و عقب بنشینیم، بلکه به این معناست که از گزافهگویی، خودنمایی، یا غرور فکری عاری باشیم و، در کنارِ این، ببینیم آیا باورهایمان اصولاً مبنای منطقی دارند. با تاکید بر این که پرورش تواضع فکری بسیار دشوار است، در این درس سه راه اصلی به سمت تواضع فکری نشان داده میشود
چارلز داروین در سال 1871 نوشت: “نادانی، بیشتر از دانش، اعتماد به نفس میآورد.”
تا به حال این سوالات را از خود پرسیدهاید:
چه زمان به اشتباه خود اقرار می کنید؟
چه زمان حتی با وجود مدارکی واضح دال بر اشتباهتان آن را انکار میکنید؟
چه موقع در برابر ایراد دیگران موضع تدافعی می گیرید؟
چه زمان به خود میگویید «من هرچیزی را که باید، دربارهی این موضوع می دانم»؛ یا «من هم به اندازهی او میدانم. فکر می کند کیست که عقیده اش را به من تحمیل میکند؟»
چرا متواضع باشیم؟
نقل است از ارسطو که گفته است: «انسان ذاتاً تمایل به دانستن دارد.» تواضع فکری نمونهی کمنظیری از تواضع است، زیرا آدم ممکن است از جهات بسیاری فروتن باشد ولی همچنان محدودیتهای ذهنیاش را نپذیرد. تواضع فکری یعنی تشخیص دادن این که ما همه چیز را نمیدانیم. به جای آن، باید بپذیریم که شاید در مورد این که چقدر میفهمیم تعصب داریم، و به دنبال منابعی برای رفع کمبودهای معرفتیِ خود باشیم.
امروزه رسانههای اینترنتی و دیجیتالی این تصور را به وجود آوردهاند که دانش نامحدود به راحتی در دسترس ما قرار دارد؛ اما این رسانهها با تنبل کردن ما، فضایی برای رشد نادانی به وجود آوردهاند. تانیا لومبروزو، استاد روانشناسی در دانشگاه کالیفرنیا، در مورد این که چگونه فنآوری توهم عقلانیت ما را دامن میزند توضیح میدهد. او توضیح میدهد روشی که ما با آن در مورد یک موضوع کسب اطلاع میکنیم نقش مهمی در فهم ما دارد. ما هرچه راحتتر تصویر یا جملهای را به یاد آوریم، بیشتر فکر میکنیم که در یادگیری آن موفق بودهایم، و بنابراین از فرایندهای شناختیِ پرزحمت پرهیز میکنیم. برای مثال، معماهای استدلالی که با حروف نأمانوس ارائه میشوند، بیشتر شخص را تشویق میکنند که برای حل آنها تلاش کند. اما این رویکرد خلاف طراحیهای روشن برنامکها (اَپها) و وبسایتهایی است که صفحات گوشی همراه ما را پر کردهاند. در آنجا روند بازپردازی اطلاعات در مغز ما به شکل فریبندهای نرم و روان است.
چرا پذیرش نادانی بسیار دشوار است؟
جولیا روهرر روانشناس شخصیت در انستیتوی توسعه انسانی ماکس پلانک چند سال پیش تلاش کرد همسالان خود -دانشمندان علوم اجتماعی را وادار کند که وقتی اشتباه می کنند به طور علنی و با کمال میل آن را بپذیرند.
برای این کار ، او به همراه برخی از همکارانش سایتی را به نام “پروژه از دست دادن اعتماد به نفس” راه انداختند. این سایت به گونه ای طراحی شد که محققان می توانستند در آن اعلام کنند که دیگر به صحت یکی از یافته های قبلی خود اعتقاد ندارند.
روهرر می گوید: “من فکر می کنم این یک مسئله فرهنگی است که مردم تمایلی ندارند که اشتباه خود را بپذیرند در حالی که امری عادی و طبیعی است و انتظار می رود محققان نیز اشتباهات گذشته را بپذیرند و به دلیل آن جریمه نشوند”.
انجام این پروژه بی دلیل نبود زیرا تعداد زیادی از یافته های علمی در سال های اخیر رد شده اند. بر اساس نتایج یکی از مطالعات در بررسی مجدد 100 آزمایش روانشناختی، تنها در 40 درصد آنها نتایج قبل تکرار شد. این دوره ای دردناک برای دانشمندان علوم اجتماعی بوده است چرا که ” ندانستنِ دامنه ناآگاهی، خودْ بخشی از شرایط انسانی است”.
تلاش برای درک نادانیِ خود، تواضع فکری است و این ابزاری حیاتی برای یادگیری است، به ویژه در دنیایی که به طور فزاینده ای به هم پیوسته است. اکنون که فناوری، دروغ گفتن و انتشار اطلاعات نادرست را به سرعت باورنکردنی آسان کرده است، ما به افرادی نیاز داریم که از نظر فکری فروتن و کنجکاو باشند.
با تاکید بر این که پرورش تواضع فکری بسیار دشوار است، در این درس سه راه اصلی به سمت تواضع فکری نشان داده می شود:
1. برای اینکه تواضع فکری بیشتری کسب کنیم، همه ما، حتی باهوش ترین مان، باید نقاط کور شناختی خود را بهتر بشناسیم. ذهن ما ناقص تر و نادرست تر از آن است که اغلب دوست داریم بپذیریم. جهل ما می تواند نامرئی باشد.
2. حتی وقتی که بر این چالش بزرگ غلبه کردیم و خطاهای خود را کشف کردیم، باید به خاطر داشته باشیم که لزوماً به دلیل گفتن “اشتباه کردم” مجازات نخواهیم شد. پس باید در گفتن اشتباهات و خطاهایمان شجاع تر باشیم. ما به فرهنگی نیاز داریم که پذیرشِ اشتباه را جشن بگیرد.
3. ما هرگز به تواضع ذهنی کامل نخواهیم رسید. بنابراین عقایدمان را باید متفکرانه انتخاب کنیم.
همه اینها برای گفتن این است: فروتنی فکری آسان نیست؛ اما فضیلتی است که ارزش تلاشش را دارد.
تواضع فکری چیست؟
تواضع فکری نقطهی مقابل خودبزرگبینی فکری است. شاید سادهترین تعریف از «تواضع فکری» این باشد: بدانیم و آگاه باشیم و اعتراف کنیم (و به این اعتراف پایبند باشیم) که دانستنیهای زیادی هستند که ما آنها را نمیدانیم.
تواضع فکری یعنی اینکه از محدودیتهای دانش و شناخت خودمان آگاه باشیم و، از جمله، آگاه باشیم که نوعی خودمحوری به طور طبیعی در ما وجود دارد که، تحت شرایطی، ممکن است ما را فریب دهد و زمانی که این «شرایط» پیش میآید باید بهدقت مراقب باشیم. همچنین باید مراقبِ تعصب، پیشداوری، و محدودیتهای نظرگاهی باشیم که از آن به امور مینگریم.
لازمهی اینکه شخص از نظر فکری متواضع باشد درک و فهم این مطلب است که نباید فراتر از آنچه واقعاً میداند ادعا کند.
همانطور که مارک لیری، روانشناس اجتماعی و شخصیت در دانشگاه دوک می گوید: فروتنی فکری به سادگی “تشخیص این است که اعتقادات شما ممکن است غلط باشد”.
تواضع فکری به این معنا نیست که بزدل و ضعیف باشیم یا در برابر هر نظر مخالفی دستانمان را به علامت تسلیم بالا ببریم و عقب بنشینیم، بلکه به این معناست که از گزافهگویی، خودنمایی، یا غرور فکری عاری باشیم و، در کنارِ این، به مبانی منطقیِ باورهایمان توجه کنیم و ببینیم مبنای باورهایمان چیست و آیا باورهایمان اصولاً مبنای منطقی دارند.1
مثال ایدهآلْ روشی است، که در آن یک دانشمند فعالانه فرضیه خود را زیر سوال می برد و تلاش میکند قبل از هر گونه نتیجه گیری هر توضیح ممکن دیگری را برای یک پدیده ببیند و بیان کند. تواضع فکری این سوال است: اینجا چه چیزی کم است؟.
تنله پورتر روانشناسی که روی فروتنی فکری مطالعه کرده است، می گوید: “نمیدانم آیا میتوانم به شما بگویم که فروتنی شما را از تکبر دور میکند”. فروتنیِ معرفتی، فضیلتی فکری است. این واقعیتی اساسی است که دانش ما همیشه موقتی، مشروط و ناقص است – و با هر مدرک جدیدی باید در آن تجدید نظر کرد. البته، نباید دچار افراط شد: لازم نیست در مورد اعتقاد خود به اینکه جهان گرد است فروتن باشید.
مایکل لینچ، استاد فلسفه می گوید: پرسش شخصی و بنیادی که من و شما و هر انسانی متفکری با آن روبرو است، این است که، چگونه نسبت به دیگران ذهنیتی باز داشته باشیم و در عین حال، عقاید اخلاقی خود را محکم حفظ کنیم؟” لینچ می گوید “این مسئله ای برای همه ما است.”
فروتن بودن به معنی دست کشیدن از ایده هایی نیست که دوستشان داریم و به آنها اعتقاد داریم؛ بلکه با این معنی است که در انتخاب عقاید خود متفکر باشیم، آماده وفق دادن آنها باشیم، عیب هایشان را جستجو کنیم، و کنجکاو نباشیم که چرا به آعتقاداتمان، باور داریم.
تواضع فکری به ضریب هوشی بالا یا مجموعه مهارت خاصی نیاز ندارد. با این حال، ما باید عادت کنیم که به محدودیت های خود بیندیشیم. کاری که می تواند رنج آور باشد. لیری می گوید: “این فرآیند نظارت بر اعتماد به نفس شماست”.
تواضع فکری چگونه به ما کمک میکند؟
برخلاف فروتنی کلی – که مشخصه آن صداقت ، اخلاص و از خودگذشتگی است – فروتنی فکری در مورد کنجکاوی وسواس گونه است. شما همه چیز را به چالش می کشید – حتی آنچه را فکر می کنید درست است. این مسئله به دلیل عدم اعتماد به نفس یا تغییر دائمی نظر شما نیست بلکه تصمیم شما برای کشف نقاط کور است. تنوع اندیشه برای یافتن بهترین راه حل ها ضروری است. تکبر کوری فکری است.
تواضع فکری یکی از ویژگی های کلیدی است که غول های بزرگ تجاری مانند گوگل در استخدام های جدید مد نظر قرار می دهند. رهبران خردمند وانمود نمی کنند که همه پاسخ ها را دارند – آنها به جای راه حل با سوال رهبری می کنند. کار آنها این است که بهترین ایده ها را از تیم های خود بگیرند. این مستلزم کنار گذاشتن منیّت و کنار گذاشتن نیاز به همیشه درست بودن است.
یافته های یک مطالعه نشان داد که مدیران عامل متواضع تأثیر مثبتی در اطراف خود ایجاد می کنند: تیم های آنها از همکاری، شفافیت و اشتیاق بیشتری برای یادگیری برخوردار هستند.
ادگار شاین در کتاب خود “فروتنانه” سه شکل مختلف فروتنی را مشخص می کند:
1- فروتنی که در پیرامون بزرگان احساس می کنیم – که بخشی اساسی از زندگی اجتماعی بزرگان است.
2- فروتنی که در حضور کسانی احساس می کنیم که با موفقیت های خود – که بخشی منظم از زندگی حرفه ای آنها است – ما را حیرت زده می کنند.
3- “فروتنی اینجا و اکنون” بیشتر مربوط به کسانی است که می خواهند به کارهای بزرگ دست بزنند. “اینجا و اکنون” بازی معمولِ قدرت را به چالش میکشد. دانش بیش از اختیارات رسمی مهم است.
چه طور شروع کنیم
1. نقاط کور را بشناسید
همانطور که به درستی می گویند: “اشتباهات بزرگ از خطاهای کوچک ناشی می شوند”. بیاموزید که به کوچکترین جزئیاتی که شما را به عنوان یک حرفه ای نگران می کند توجه کنید. دریابید که نادانی شما قابل مشاهده نیست. عنوان خود را رها کنید. تصمیمات باید مبتنی بر حقایق باشد. نگذارید خودخواهی شما را کور کند.
2. به اشتباه خود اعتراف کنید
برخلاف تصور عمومی، مردم با کسانی که به اشتباهشان اعتراف می کنند سختگیری نمی کنند. متواضعان فکری در جمع دوستانه تر دیده می شوند – مردم رهبری را که به اشتباه و خطای خود اعتراف می کند به یک رهبر متکبر ترجیح می دهند. از همه مهمتر ، رهبران متواضع فکری مایلند به اشتباه خود اعتراف کنند – آنها اشتباهات خود را می پذیرند و از آنها می آموزند.
3- با بی باکی از منیّت خود بگذرید
بعضی از افراد با تظاهر به این که همیشه کار درست را انجام میدهند مشهور می شوند – آنها معتقدند تصدیق اشتباهاتشان به چهره آنها آسیب می رساند. دفاع از شهرت خود به هر قیمتی بی معنی است. به جای آن انرژی را برای یافتن حقیقت صرف کنید و فراموش نکنید که تواضع فکری ترس از مجازات را برطرف کرده و مردم را به گفتگو و بیان دیدگاه های جایگزین دعوت می کند. همکار خود را تشویق کنید تا وضعیت موجود و دیدگاه های شما را به چالش بکشد. یک فرهنگ منحط از این که مردم به اشتباهات خود اعتراف کنند احساس خطر می کند.
4- به خرد پاداش دهید و ایده ها را ادغام کنید
آیا آنقدر اعتماد به نفس دارید که بفهمید همه جوابها را ندارید؟ آیا حاضرید از دیگران یاد بگیرید؟ گفتگوهای سازنده به دلسوزی، همدلی و گوش دادن فعال نیاز دارد. شما باید یاد بگیرید که واقعیت را از چشم دیگران ببینید. خلاقیت از وفور، تغذیه می کند نه از کمبود. به جای گفتن “نه” از اصل “بله ” استفاده کنید.
ما هرگز به تواضع ذهنی کامل نخواهیم رسید. توسعه خودآگاهی یک سفر مادام العمر است. یافتن بهترین راه حل مهمتر از پیروزی در یک بحث است. بخاطر بسپارید که همیشه عاقل بودن بهتر از تصور زرنگ بودن است.