اگر می‌خواهید در آینده ثروتمند شوید، یک راه ایدئال و عالی برایتان وجود دارد: سرمایه گذاری روی توانایی‌های خودتان. سرمایه‌گذاری روی توانایی‌های شخصی همان چیزی است که به آن توسعه فردی می‌گویند. توسعه فردی راهی است برای ارزیابی مهارت‌ها و
«زندگی چیست»، پرسش سخت و پیچیده‌ای است که روزها و شب‌های بسیاری ذهن من و شما را درگیر خودش کرده است. این پرسش به‌قدری بزرگ است که ذهن‌های کوچک‌مان توان درک تمام و کمال آن را ندارد. به‌راستی زندگی چیست
وقتی به بزرگ‌ترین موفقیت‌هایتان فکر می‌کنید، چه حسی به شما دست می‌دهد؟ آیا به دستاوردهایتان افتخار می‌کنید و سرشار از غرور و شادی می‌شوید؟ یا اینکه احساس می‌کنید متقلبی بیش نیستید؟ آیا هر بار ترفیع گرفتن، هر پاداش و هر
همهٔ ما در اطراف خودمان آدم های موفق زیادی را می‌شناسیم: دوستمان، همسایهٔ روبه‌رویی، افرادی که در سرتاسر جهان از دستاوردهایشان در اخبار می‌شنویم یا در اینترنت از آنها مطلب می‌خوانیم. همهٔ این افراد ممکن است آدم‌های موفقی باشند که
ترس به‌خودی‌خود مشکلی ایجاد نمی‌کند. درواقع مسئله اصلی نحوه واکنش ما در برابر ترس است. وقتی ترس را به‌عنوان یک دشمن می‌بینیم، فرصت رمزگشایی از پیامی که برای ما ارسال می‌شود را از دست می‌دهیم و هنگامی‌که ترس را به‌عنوان
مطالعات نشان می‌دهد با به تأخیر انداختن قضاوت و داوری روابط بین فردی و اجتماعی ما بهبود قابل‌توجهی پیدا می‌کند، از اضطراب و ترس ما کاسته می‌شود، اعتمادبه‌نفسمان تقویت‌شده و شادی و حال خوب بیشتری را در طی روز تجربه
همه ما صبور بودن را می‌ستاییم و حتی به یکدیگر توصیه می‌کنیم؛ اما وقتی چراغ راهنمایی سبز می‌شود و ماشین جلویی 30 ثانیه دیرتر حرکت کند غُر می‌زنیم که چقدر لفتش می‌دهد؛ اگر در سوپرمارکت فردی با صندوقدار خوش‌وبش کند
همه ما در طی یک شبانه‌روز اوقات زیادی را به حرف زدن و گفتگو با دیگران می‌گذرانیم بااین‌حال بخش عمده‌ای از این حرف‌ها تنها واکنشی برای پر کردن اوقات یا بازتاب مکالمات ذهنی ما با صدای بلند است؛ اما برخی
“این چیه بابا؟”؛ “اون چرا اونجوریه مامان؟”. پرسش و پرسیدن در کودکان برای تمام پدر و مادرها پدیده‌ای آشنا است. امری که از سه سالگی آغاز می‌شود و گاه والدین را تا سرحد کلافگی می‌کشاند. کودکان برای شناخت دنیای پیرامون