قتی کاری را نمیتوانید انجام دهید، در حالی که توانایی انجام آن را دارید یا هنگامی که کاری را انجام نمیدهید در حالی که در اعماق وجودتان میدانید که باید آن را انجام داد، خود ویرانگری در شما سربرآورده و فعال شده است. در این درس هفت ویژگی برجسته یک فرد خود ویرانگر را مرور می کنیم. اگر برخی از این ویژگی ها را در خود سراغ دارید دست به کار شوید و با آن مبارزه کنید.
از لحاظ تئوری، همه ما به دنبال خوشبختی هستیم و برای خوشبختی تلاش می کنیم. در عمل اما، بسیاری از انسانها از این الگوی کلی پیروی نمی کنند. کاملا برعکس، آنها بدون اینکه بدانند چرا، کارهایی می کنند که به خود آسیب می رسانند.
شما هم لابد کسانی را می شناسید که به خودشان باور ندارند، خود را بی کفایت می دانند و در همان آغاز کار شکست خود را متصور می شوند و حتی اگر به هدف برسند از پیروزی خود ناراحت و اندوهناکاند.
آنها که کارتون گالیور را دیده اند با شخصیت “گِلام” آشنا هستند که تکیه کلامش این بود: “من میدونم نمیشه”.
عباراتی مانند «تو نمیتوانی این کار را انجام بدهی»، «این کار بیش از حد دشوار است» و«اگر شروع کنی احتمالا در نهایت شکست خواهی خورد» انگار از دهان فردی ظالم و خشن بیرون میآیند که تصمیم گرفته است اعتماد به نفس شما را نابود کند. متأسفانه در بیشتر مواقع، آن فرد ظالم خود شما هستید و هدفی که میخواهید نابودش کنید نیز خود شماست.
همه ما گهگاه با خودمان صحبت میکنیم و مکالمات درونی منفی نیز در همه ما وجود دارند. وقتی این منفیبافیها به کرات تکرار شوند میتوانند به خودویرانگری منجر شده و ما را از رسیدن به اهداف و زندگیمان باز دارند.
آنچه وضع را بدتر میکند این است که ما در بیشتر موارد تشخیص نمیدهیم دچار این رفتار غلط هستیم. در عوض، عدم موفقیت خود را ناشی از بیکفایتی میدانیم. احساس بی کفایتی نیز به نوبه خود افکار منفی دیگری را تقویت میکند و ما در دام خودویرانگری گرفتار میشویم که رهایی از آن بسیار دشوار است.
جلوی خود ویرانگری را بگیرید
یکی از نشانههای اینکه شما خودویرانگر هستید این است که وقتی تلاش میکنید به اهداف خود برسید، بدون اینکه دلیلی منطقی وجود داشته باشد در میانه راه متوقف میشوید. شما مهارت، توانایی و انگیزه و شوق کافی برای ادامه دارید اما چیز دیگری هست که شما را از پیشروی باز میدارد.
وقتی کاری را نمیتوانید انجام دهید در حالی که توانایی انجام آن را دارید یا هنگامی که کاری را انجام نمی دهید در حالی که در اعماق وجودتان می دانید که باید آن را انجام داد، خود ویرانگری در شما سربرآورده و فعال شده است.
7 ویژگی خودْ ویرانگران
یک شخص خود ویرانگر در واقع نمی خواهد به خودش صدمه بزند. آنچه که معمولاً اتفاق می افتد این است که آنها احساس بدی دارند، اما دقیقا دلیل آن را نمی دانند، بنابراین تحت آن احساسات رفتارهایی انجام می دهند که به خودشان آسیب می رساند.
همه ما این وجه را در درون خود داریم با این حال ، برخی آن را به شخصیت اصلی خود تبدیل می کنند. اتفاقی که برای یک فرد خود ویرانگر می افتد این است که آنها اغلب به دلیل احساس گناه در ارتباط با چیزهای واقعی یا خیالی خود را مواخذه و توبیخ می کنند.
در این درس هفت ویژگی برجسته یک فرد خود ویرانگر را مرور می کنیم. اگر برخی از این ویژگی ها را در خود سراغ دارید دست به کار شوید و با آن مبارزه کنید. به یاد داشته باشید که شناخت و آگاهی از خود اولین گام برای اصلاح رفتار و امور است.
1- از رسیدن به هدف و پیروزی دچار غم و اندوه می شوند
اگر چه عجیب به نظر می رسد، اما یک فرد خود مخرب وقتی که به هدف مهمی دست می یابد احساس ژرف پوچی را تجربه می کند. او هر چند برای رسیدن به هدف جنگیده است اما وقتی به هدف خود دست می یابد احساس رضایت نمی کند.
آنچه آنها هنگام مواجهه با این پیروزی ها احساس می کنند، غم و اندوه و گاهی خشمی خاص است. آنها تقریباً همیشه سعی می کنند دستاوردهای خود را کوچک جلوه دهند. آنها اعلام می کنند که احساس خوشبختی برای چنین چیز احمقانه ای پوچ است. این نشانه روشنی از خود تخریبی شخص است.
2- دردسر راه می اندازند و بعد ناراحت می شوند
فرد خودویرانگر معمولاً اهل مجادله و دعواست. آنها بی دلیل تمایل زیادی به مشاجره دارند. در حالت مفرط، اگر دیگران بگویند “بله” آنها می گویند “نه”. اگر دیگران بگویند “سفید”، آنها می گویند “سیاه”.
در مشاجره با دیگران، عجیب نیست که آنها زبانی پرخاشجو به کار بگیرند یا بی پروا سخن بگویند. به محض عبور طوفان، آنها به شدت احساس گناه می کنند که چرا مشکل درست کرده اند. آنها همچنین نسبت به سخنان و نحوه بیان خود احساس گناه می کنند.
3- حال خوبشان را نمیپذیرند حتی اگر واقعا خوب باشند
برای آدم خودتخریب، همیشه چیزی کم است. دشواری اصلی آنها در احساس رضایت است، به ویژه در کاری که برای خودشان انجام داده اند. آنها روی لکه سیاه ورق سفید تمرکز می کنند.
اگر اتفاقاً حالشان خوب باشد یا شما حال خوب آنها را ببینید، اذیت و عصبانی می شوند آنها به شما خواهند گفت که اشتباه می کنید. حتی ممکن است احساس خطر کنند. آنها به دنبال دلایلی برای توقف احساس خوب خود و و تایید ناراحتی درون خود را می گردند.
4- کارهای مهم و ضروری شان را به تعویق می اندازند
یک فرد خود ویرانگر خودش را تحریم می کند. آنها اصرار دارند که کارشان را به صورت ناخودآگاه انجام دهند. بنابراین جلسات مهم را فراموش می کنند یا خواب می مانند یا زمانی را که قرار ملاقات مهمی دارند اشتباه می کنند.
گویی فرار از هر شکلی از رفاه که به آن دسترسی دارند ضروری است. وقتی به دلیل همین فراموشی یا حواس پرتی آشکار فرصت های بزرگ را از دست می دهند، دلیل جدیدی پیدا می کنند تا خودشان را مجازات کنند.
5- تمایل به قربانی کردن خود برای دیگران
انجام کارهایی برای دیگران نه تنها خوب است ، بلکه نیز می تواند بسیار سازنده باشد. با این حال ، در مورد افراد خود ویرانگر ، این نوع اقدام نوع دوستانه معنای دیگری به خود می گیرد. به نظر می رسد که آنها مرتباً برای بهبود زندگی دیگران از خود غافل می شوند.
آنها به سادگی از رفاه خود صرف نظر می کنند تا آن را به دیگری تحویل دهند. آنها قادرند حتی یک ریال برای خودشان نگذارند تا به شخص دیگری کمک کنند و یا اینکه با رفتاری پرهزینه چاپلوسی شخص دیگری را بکنند. در عمق وجودشان، آنها برای چیزی احساس گناه می کنند .به طور کلی تصور بر این است که این دست و دل بازی و بخشندگی برای آنها شکلی از تأدیب و رستگاری است.
6- در مقابل توهین از خودش دفاع نمی کند
یک فرد خود ویرانگر نمی داند چگونه از خود دفاع کند. در واقع ، آنها احساس نمی کنند که باید از منافع خودشان محافظت کنند. آنها چنان نظر منفی راجع به خودشان دارند که احساس می کنند ارزش هدر دادن منابع را برای جلوگیری از آسیب دیدن ندارند.
به هر حال ، این نوع افراد احساس می کنند دیگران حق دارند از آنها سوءِاستفاده کنند. بسیاری از این رفتارهای خودتخریبی با سوءِاستفاده از آنها در دوران کودکی آغاز شده است بنابراین برای آنها رفتاری عادی است.
7- خودداری از روابط عاطفی و خویشاوندی
برای یک فرد خود ویرانگر برقراری ارتباط موثر با دیگران دشوار است. آنها در اعماق وجود اطمینان دارند که شایسته عشق و توجه و حتی دوستی نیستند. آنها چنین احساسی دارند چرا که برای خودش ارزشی قائل نیست.
اگر استثناً با کسی رابطه خوبی برقرار کنند، احساس غریبی می کنند. صدای نامحسوسی در درون آنها می گوید “مشکلی پیش می آید” و بدین ترتیب آنها خودشان را از رابطه خارج می کنند یا دچار وسواس می شوند یا حتی به سوءِاستفاده کنندگان خود روی میاورند تا سرانجام همان رابطه خوب هم از دست می رود.
یک فرد خود ویرانگر هم خود رنج میبرد و هم دیگران را رنج میدهد. گاهی اوقات مشکل به قدری حاد می شود که فرد اساساً منزوی شده و در خلوت زندگی می کند. پتانسیل رشد افراد خودویرانگر همیشه محدود است وبه دلیل همه ای افراد، نیازمند کمک حرفه ای برای درمان هستند.