آینده ارتباطات در دنیای دیجیتال چگونه خواهد بود؟
هیچکس از آینده خبر ندارد. پیشبینی آینده دشوار است. در یکی از صحنههای فیلم علمی ـ تخیلی بلید رانر (Blade Runner)، محصول سال ۱۹۸۲، دکارد، شخصیت اصلی فیلم با بازی هریسون فورد، در یک کلوب حضور دارد. او با دوستش راشل تماس میگیرد تا به صرف یک نوشیدنی دعوتش کند. این فیلم، آینده لسآنجلس را پر از موجودات عجیب و ماورایی و ماشینهای پرنده پیشبینی میکند. با وجود این، تلفنی که دکارد برای تماس با راشل از آن استفاده میکند، یک تلفن تصویری سیمی است که به دیوار متصل است. این موضوع نشان میدهد که در سال ۱۹۸۲، پیشبینی ظهور تلفنهای بیسیم در آینده بسیار دور از ذهن بوده است.
تکنولوژی و ارتباطات آینده
وقتی صحبت از ارتباطات انسانی به میان میآید، پیشبینی آینده این ارتباطات کار آسانی نیست. باتوجهبه نوآوریهای تکنولوژی، ما در عصر دیجیتال زندگی میکنیم. فناوری در حال تغییردادن روشهای تعامل با یکدیگر و نحوه ارتباط با جهان اطراف است و این تغییر بیوقفه ادامه دارد. دراینبین، رؤیاهای محالی که روزی مختص فیلمهای علمی ـ تخیلی بودند، کمکم دارند رنگ واقعیت به خود میگیرند.
ارتباطات انسان و رایانه
در فیلم گزارش اقلیت (Minority Report)، محصول سال ۲۰۰۲، تام کروز در نقش جان آندرتون، دستکش هوشمندی به دست دارد که از آن برای ارتباط با یک سیستم پیشرفته استفاده میکند. این سیستم با اشارههای دست کاربر، کنترل میشود.
امروزه، رایانهها و گوشیهای لمسی بسیار عادی و رایج هستند. آیپدها و آیفونهای اپل پیشروان این تکنولوژی در دهه اول قرن بیستویکم بودهاند. در زمینه بازی های کامپیوتری، کنسول بازی وی (Wii) در سال ۲۰۰۶ و بعد از آن کنسول کینکت مایکروسافت (Microsoft Kinect) از روش مشابهی برای تعامل با شخصیتهای بازی و کنترل حرکات آنها استفاده کردند. این کنسولها به حسگرهای تشخیص حرکت و صدا مجهز بودند. بدون شک، ابزارهای اینچنینی مقدمهای برای ظهور سیستمهای پیشرفته در آینده هستند.
جان آندرکوفلر (John Underkoffler)، دانشمند علوم رایانه دانشگاه امآیتی، در یک سخنرانی در سال ۲۰۱۰ پیشبینی کرد که آیندۀ واسطهای انسان و رایانه، رایانش لمسی مجازی خواهد بود. او هماکنون در حال توسعه یک محیط واسط انسان ـ رایانه چندبعدی است که رؤیای سیستمهای تمامحسی مبتنی بر حرکت را به واقعیت تبدیل میکند.
یکی از هیجانانگیزترین موضوعات تحقیقاتی که در درازمدت نحوه ارتباط انسان با رایانه را تغییر خواهند داد، واسطهای مغز و رایانه هستند. در فیلم اکشن جانی نمونیک (Johnny Mnemonic)، محصول سال ۱۹۹۵، کیانو ریوز در نقش شخصیت اصلی فیلم بازی میکند. او یک تراشه مغزی سایبرنتیک روی سرش دارد که میتواند اطلاعات را ذخیره کند. تحقیقاتی که امروزه روی واسطهای مغز و رایانه انجام میشوند، از ایده مشابهی سرچشمه میگیرند.
مغز از سیگنالهای الکتریکی برای انتقال و پردازش اطلاعات استفاده میکند. بهعنوانمثال، اطلاعات حسی از قبیل نور و صدایی که چشمها و گوشهایمان دریافت میکنند، به پیامهای عصبی الکتریکیای تبدیل میشوند که مغز قدرت پردازش آنها را دارد.
تحقیقات مربوط به واسط مغز و رایانه بر همین اصل استوارند. ایده اصلی این است که مغز با سیگنالهای الکتریکی کار میکند. اگر فرض کنیم که این سیگنالها قابلخواندن هستند، با انتقال مستقیم این سیگنالهای الکتریکی از مغز به محیط بیرون، میتوانیم با وسیلههای خارجی ارتباط برقرار کنیم. بهعنوانمثال، در حد یک نظریه، میتوان از سیگنالهایی که مغز برای حرکت دست و بازو استفاده میکند، برای کنترل یک بازوی رباتیکی استفاده کرد؛ به این معنا که میتوان با استفاده از سیگنالهای الکتریکی مغز، فرمانهایی مثل برداشتن و جابهجاکردن اشیا را به بازوی رباتیک ارسال کرد.
تحقیقات اینچنینی بسیاری در حال انجام هستند. امروزه معلولان بهکمک نرمافزارهای کامپیوتری از اعضای پروتزی و مصنوعی استفاده میکنند. هدف اصلی در طراحی این پروتزها، استفاده از سیگنالهای الکتریکی مغز برای کنترل حرکات عضو است.
در پژوهشی که آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته وزارت دفاع آمریکا (DARPA) انجام داده است، معلولان نقص عضوِ موردمطالعه توانستند با استفاده از ارتباط الکتریکی بین مغز و عضو مصنوعی، حواس را در عضو مصنوعی درک کنند. برای تحقق درک حواس از طریق عضو مصنوعی، ریزپردازندههایی در آن تعبیه میشود که مدار عصبی مغز را تکمیل میکنند.
در بین تحقیقات تخصصی رایج در این زمینه، گستردهترین کاربرد فناوری واسط مغز و رایانه کاشت پروتز حلزون مصنوعی در گوش داخلی است. این کار قدرت شنوایی را به افراد ناشنوا بازمیگرداند. در این مورد، سیگنالهای مغز با این پروتز ارتباط برقرار میکنند و نقص قسمت آسیبدیده گوش را جبران میکنند.
ممکن است در آینده پروتزهایی در مغز تعبیه شوند که امکان ارتباط با اشیا و کنترل مستقیم اشیا از طریق فکرکردن را فراهم کنند. پروژه نیورالینکِ (Neuralink) ایلان ماسک پیشگام این فناوری به حساب میآید. در این پروژه، قصد دارند ریزتراشههای الکترونیکی در مغز انسان قرار دهند.
ارتباطات بینفردی
درمورد ارتباطات بین افراد، برخی پیشبینیها مثل ارتباطات همراه و ارتباطات مجازی به حقیقت پیوستهاند. دستگاه ارتباطی دستی که کاپیتان کرک و مستر اسپاک در مجموعه فیلمهای پیشتازان فضا (Star treck) در دهه ۷۰ قرن بیستم استفاده میکردند، در اصل تلفنهای همراه بیسیم مجهز به گوشیهای بلوتوثی بودند.
بااینحال، تلفنهای همراه امروزی برای برقراری ارتباط، به ماهوارههای مستقر در مدار زمین نیاز دارند. به همین دلیل، برد ارتباطی این تلفنها فضای خارج از مدار زمین را در بر نمیگیرد؛ بنابراین هنوز امکان ارتباط بینکهکشانی از طریق تلفنهای همراه امروزی وجود ندارد.
امروزه همه رایانهها و گوشیهای موبایل استاندارد به دوربین عکاسی مجهز هستند. بهاینترتیب، ما میتوانیم از طریق نرمافزارهای ارتباط تصویری مثل اسکایپ، تصویر افراد را هنگام مکالمه ببینیم.
شاید مرحله بعدی ارتباطات دیجیتال استفاده از رباتهای حضور از دور (Telepresence Robot) باشد. این رباتها دستگاههای متحرکی هستند که یک دوربین و بلندگو روی آنها نصب میشود و فردی که تصویرش از دوربین ربات پخش میشود، از راه دور میتواند ربات را کنترل کند. این فرد نهتنها میتواند با دوربین موجود روی ربات، محیط و مخاطبان خود را ببیند، بلکه مثل یک فرد حاضر در جمع، میتواند به اطراف حرکت کند و با مخاطبان موردنظر خود ارتباط برقرار کند. کنفرانسهای آنلاین، تورهای مجازی مثل بازدید آنلاین از خانهای که قصد خرید آن را دارید یا گشتوگذار در محیط کارخانه و مجتمعهای صنعتی، نمونههایی از کاربردهای ربات حضور از دور است. امروزه این رباتها بسیار گرانقیمت هستند اما بهمرور زمان، از قیمت آنها کاسته خواهد شد و با پیشرفت فناوری، این رباتها نیز ارتقا خواهند یافت.
اثر چرخدندهای
تغییرات سریع تکنولوژی بر اساس اثر چرخدندهای قابلتوجیه است. فرهنگ شبکۀ پیچیدهای از دانش، رفتارها و سیستمهای مشترک است. وقتی کسی در جامعهای با فرهنگ مشخص متولد میشود، برای یادگیری دانش مشترک آن جامعه نیازی به آموزش ندارد. بهگفته اسحاق نیوتون، ما برای ارتقای دانش و پیشرفت در زمینه فناوری، بر شانههای نسلهای قبل خود ایستادهایم. هر نسل دستاوردهای نسل قبل خود را در اختیار دارد و برای توسعه و ارتقای آن تلاش میکند. بهاینترتیب، بهسرعت و در زمان کوتاهی، نسل جدیدی از فناوریهای پیچیده متولد میشود.
کافی است نگاهی به پیشرفتهای فناوری در قرنهای بیستم و بیستویکم بیندازیم. قرن بیستم با اختراع هواپیما، اتومبیل و رادیو شروع شد و به راکتها و ایستگاههای فضایی، رایانهها، گوشیهای موبایل و ظهور اینترنت بیسیم (Wi-Fi) در سال ۱۹۹۷ ختم شد.
آغاز قرن ۲۱ با راهاندازی اینترنت موبایل همزمان بود. ارتباطات همراه نسلسوم یا 3G امروزه جای خود را به اینترنت نسلچهارم و پنجم دادهاند و دسترسی به اینترنت تقریبا در همهجا ممکن شده است.
سرعت و دسترسی: ذات تحولپذیر ارتباطات دیجیتال
بیشک، عصر دیجیتال ذات ارتباطات انسانی را تغییر داده است. سرعت بالا و دسترسی حاصل از ارتباطات دیجیتال در دنیای امروز، بارزترین مصداق این ادعاست. سرعت ارتباطات در عصر دیجیتال افزایش چشمگیری داشته است. شبکه های اجتماعی و پیامهای الکترونیکی امکان ارتباط در لحظه را فراهم میکنند.
قبل از ظهور تکنولوژی ارتباطات دیجیتال، سفر کاری برای ملاقات حضوری یا مکاتبه از طریق پست سنتی تنها راه برقراری ارتباط با کسانی بود که از ما دور بودند. رسیدن نامه به فردی که در شهر همسایه زندگی میکرد، یک تا دو روز زمان میبرد؛ اما امروزه میتوانیم با کسانی که در آن سر دنیا زندگی میکنند، در کوتاهترین زمان ارتباط برقرار کنیم.
از لحاظ دردسترسبودن ارتباطات، کافی است سه شبکه اجتماعی فیسبوک، لینکدین و توییتر را در نظر بگیرید. تعداد کسانی که میتوانیم از طریق دوستان فیسبوک، دنبالکنندگان توییتر و کانکشنهای لینکدین با آنها ارتباط برقرار کنیم، عددی بیسابقه است.
بهدلیل تغییراتی که ارتباطات دیجیتال در ماهیت شبکههای اجتماعی به وجود آوردهاند، مفهوم دسترسی پررنگتر شده است. در ارتباطات آنالوگ، گستره شبکههای اجتماعی به «عدد دانبار»، یعنی حدود ۱۵۰ نفر، محدود میشود. این عدد را اولین بار رابین دانبار مطرح کرده است و نشاندهنده حداکثر تعداد افرادی است که یک نفر میتواند با آنها رابطه اجتماعی پایدار برقرار کند. رابین دانبار کسی است که نشان داد بین اندازه مغز پستانداران و اندازه متوسط گروه اجتماعی آنها همبستگی وجود دارد.
برخلاف ارتباطات آنالوگ، در ارتباطات دیجیتال، تنها عامل محدودکننده اندازه شبکه اجتماعی ما تعداد افرادی هستند که به اینترنت دسترسی دارند؛ به این معنا که هرکس بتواند به اینترنت دسترسی داشته باشد، میتواند در شبکه اجتماعی ما قرار بگیرد. امروزه تعداد کسانی که به اینترنت دسترسی دارند، چیزی حدود ۳٫۲ میلیارد نفر است. بیشک، این رقم هر روز در حال افزایش است؛ بهعنوانمثال، در شبکه اجتماعی توییتر، هر توییت باراک اوباما را حدود ۱۰۰میلیون نفر میبینند.
سیستم نوین ارتباطات: ایموجی
در کنار تغییر ماهیت دسترسی به ارتباطات، نوآوریهای عصر دیجیتال شکل و سیستم ارتباطات را هم دچار تحول کرده است. با وجود اینکه اصول اساسی ارتباطات ثابت است و تغییر نکرده است، چگونگی برقراری ارتباط در حال تغییر است. بهعنوانمثال، در سالهای اول قرن ۲۱، شاهد ظهور ایموجیها بودیم.
تکنولوژی اصول و قواعد اساسی ارتباطات را تغییر نمیدهد، بلکه فرصتها و منابع جدیدی خلق میکند و راههای ارتباطی جدیدی فراهم میآورد؛ البته شاید در ابتدا، این روشهای ارتباطی از برخی جهات دچار ضعف باشند.
مکالمات رودررو چندوجهی هستند. در این مکالمات، طرفین مکالمه از زبان، حرکات و حالتهای بدن و صورت و احساسات خود استفاده میکنند. مسیر چشمها، نحوه نگاهکردن و لحن گفتار مکمل حرفهایی است که به زبان میآوریم و بر برداشت مخاطب از چیزی که میگوییم تأثیر دارد.
در مقابل، در مکالمات متنی کوتاه، مخاطب از سایر جنبههای گفتوگوی رودررو مثل لحن گفتار، احساس و زبان بدن گوینده آگاه نیست. این مسئله نقطهضعف مکالمات متنی به حساب میآید و دلیل اصلی ابداع ایموجی ها است. ایموجیها برخی نشانههای غیرکلامی مکالمات رودررو را به ارتباطات دیجیتال اضافه میکنند.
ایموجیها تغییر انقلابی در ارتباطات به حساب نمیآیند. آنها راهحلی هستند که فقط یکی از نقصهای موجود در روش مدرن ارتباطات، یعنی ارتباطات دیجیتال را برطرف میکنند. بدون ایموجیها، پیامهای ارتباطی متنی کامل نیستند و چیزی کم دارند. باتوجهبه اینکه پیامهای متنی شکلی از نمایش تصویری هستند، استفاده از علامتهای تصویری برای بیان زبان بدن و احساسات در این پیامها اجتنابناپذیر است.
ایموجیها نقطه شروعی برای فراهمکردن یک سیستم ارتباطی چندجانبه در عصر دیجیتال هستند. شاید بتوان پیشبینی کرد که ایموجیها چگونه و تا کجا پیشرفت خواهند کرد. شاید در کوتاهمدت، ایموجیهای انیمیشنی برای افزایش خوانایی و انتقال احساسات و نشاندادن زبان بدن در متن به کار بروند. حرکات بدن و حالتهای صورتمان نقش انکارناپذیری در تفهیم مخاطب دارند و نباید در پیامهای دیجیتال متنی نادیده گرفته شوند.
فارغ از اینکه آینده ایموجیها و سایر سیستمهای ارتباطی نوظهور دیجیتال چه خواهد بود، این هوش جمعی است که محرک و عامل اصلی قدرت انسان در ارتباطات است. ایموجیها فقط میزان اثرگذاری ارتباطات دیجیتال در قرن ۲۱ را افزایش میدهند.