نوآوری باید به یک عادت رفتاری مبدل شود ، از این رو نیاز به رویکردی سیستماتیک خواهد داشت. فراموش نکنیم که این قابلیت چیزی شبیه هنر و یا یک هدیه نیست که فقط در اختیار افراد خاصی قرار داشته باشد، از این رو پیوسته آن را به چشم عادت ببینید.
هنگامی که واژه “نوآوری” به گوش شما می رسد چه تصوری از مفهوم آن در ذهن خود خواهید داشت؟
“نوآوری” یکی از آن مفاهیمی است که در زندگی روزمره بسیار با آن سرو کار داریم و حتی می توان گفت: زندگی انسان و آنچه برای وی پیش می آید تابعی از نوآوری ها و توانایی های اوست.
به تازگی سر کن رابینسون سخنرانی مفصلی در این رابطه داشته که چکیده ای از گفتار وی در افزایش شناخت و اکتشاف مفاهیمی چون نوآوری و خلاقیت بسیار سودمند است.
کن رابینسون یکی از شناخته شده ترین چهره های بین المللی در حوزه آموزش مفاهیم کسب و کار، خلاقیت و نوآوری به شمار می رود. سخنرانی های وی در تد.کام بالغ بر 40 میلیون بازدید داشته است. وی همچنین آثار مکتوب پرطرفداری دارد.
رابینسون بحث خود را با اشاره به اهمیت نوآوری و نقش تخیل به عنوان منبع تغدیه آن، آغاز می کند. بدنبال آن سخنرانی با بیان جایگاه ویژه نوآوری در زندگی هر فرد ادامه می یابد و بر لزوم بهره برداری از فرصت ها در راستای ترکیب آنها با نوآوری تاکید می شود.
سر رابینسون معتقد است “نوآوری” نیز همانند سایر قابلیت های انسان نیاز به تمرین و تکرار دارد تا بهترین شکل ممکن خود را بدست آورد. مهمترین مباحث مورد نظر رابینسون در قالب موارد زیر طبقه بندی می شود:
- نوآوری باید به یک عادت رفتاری مبدل شود ، از این رو نیاز به رویکردی سیستماتیک خواهد داشت. فراموش نکنیم که این قابلیت چیزی شبیه هنر و یا یک هدیه نیست که فقط در اختیار افراد خاصی قرار داشته باشد، از این رو پیوسته آن را به چشم عادت ببینید.
- ابزارها ذهن ما را به سمت ماجراجویی های جدید سوق می دهند و عملا زمینه توسعه آن را فراهم می کنند. برای مثال هنگامی که آیفون در سال 2007 روانه بازار شد، تعداد بسیار اندکی نرم افزار برای سیستم عامل آن وجود داشت اما هم اکنون محاسبه دقیق نرم افزارهای موجود برای ان کاری دشوار است. به عبارت دیگر ابزارها و تکنولوژی زمینه نوآوری در مسیرهای جدید را برای ما ایجاد می کنند.
- فناوری یکی از دو محرک بزرگ برای شروع تغییرات است. نوآوری ها و تغییرات همانند کودک نوپایی هستند که مسیر خود را طی می کند تا آینده را بیشتر لمس کند. در 10 یا 20 سال آینده، فرزندان شما نگاهی به عکس های یادگاری تان با آیپد و آیفون خواهند داشت و این ابزارهای قدیمی در دوران شما برایشان خنده دار خواهد بود. این موضوع نمایانگر ارتباط فناوری و نوآوری و جایگاه ارزشمند آن در مسیر زندگی انسان است.
- کمپانی ها در واقع ارگانیسم های زنده ای هستند که اگر تکامل نیابند قادر به ادامه بقا نخواهند بود. بنابراین نوآوری هیچگاه طی تاریخ “اختیاری” نبوده بلکه یک نیاز است و باید تبدیل به عادت شود. به عبارت دیگر بدون نوآوری های لازم یک کمپانی در بهترین حالت بیش از 30 یا 40 سال دوام نخواهد داشت. برای مثال کمپانی کداک که مخترع اولین دوربین های عکاسی دستی بود و نقش مهمی در عمومیت یافتن هنر عکاسی داشت را بخاطر دارید؟! اما دوران طلایی کداک بیش از چند دهه دوام نداشت زیرا این شرکت در بکارگیری تغییرات سریع و فرهنگ دنیای دیجیتال شکست خورد. نمونه های موفق در هر حوزه ای با سرعت روند تغییرات و نوآوری، هماهنگ هستند.
- دومین محرک نوآوری، کل انسان های روی زمین هستند! 7.5 میلیارد انسان روی زمین ساکن هستند و همچنان بر این تعداد افزوده می شود. که هر کدام به تنهایی یک ماشین نوآوری خواهند بود. از طرفی انسان های خلاق و باهوش می دانند جمعیت بیشتر برابر با تقاضای بیشتر برای غذا، سوخت، آب و … است، پس همواره برای نوآوری فرصت هست.
- خلاقیت بالی کاربردی برای تخیل محسوب می شود. نوآوری محرکی برای اکتشاف ایده های جدید و راهکارهایی برای برای انجام کارها از مسیر مناسب تر به شمار می رود، اما مستقیما نمی توانید به سمت نوآوری بروید زیرا اساس نوآوری بر دو عنصر استوار است: “خلاقیت” و “تخیل”
اینکه خلاق نیستید و این توانایی در ذات شما وجود ندارد فقط یک افسانه است که نباید آنرا باور کرد! خلاقیت را نباید هیچگاه با یک قابلیت مانند هنر مقایسه کرد. شما می توانید یک رهبر خلاق، دانشمند خلاق یا بازاریاب خلاق باشید؛ فقط لازم است در حوزه فعالیت خود بدنبال ارائه روش های جدید باشید، همین!
همه انسان ها ظرفیت بالقوه برای خلاقیت دارند. اما همواره شرایط موجود و یا بسیاری از سازمان ها به افراد اجازه بروز خلاقیت های خود را نمی دهند. فراموش نکنیم اگر انسان در هر کاری اختیارات محدودی داشته باشد، نتایج نیز به همان میزان قابل پیش بینی و محدود خواهد بود.
- خلاقیت یک فرایند است نه یک رویداد. فراموش نکنید ایده های بزرگ اتفاقی نیستند بلکه از یک دیدگاه آموزش دیده که نوآوری ها و ایده ها را تشویق می کند، حاصل شده اند.
- اگر شما یک رهبر خلاق هستید؛ کارتان این نیست که تمامی ایده های بزرگ را صرفا خودتان ارائه دهید بلکه وظیفه دارید تا خلاقیت افرادی را که در مجموعه قرار دارند به سمت هدف، پرورش دهید.
به هرترتیب تخیل و خلاقیت یکی از مهمترین وجوه تمایز انسان با سایر گونه های زنده روی کره زمین است و این دو عنصر به عنوان اساس و پایه نوآوری در هر انسانی وجود دارند. پس احساس های منفی را کنار گذاشته و به عنوان یک انسان تخیل و خلاقیت خود را وارد دنیای ماجراجویی کنید تا نوآوری های شما دنیا را شگفت زده کند.
منبع : savadezendegi.com