شما به عنوان کسی که کسب و کار خودش را دارد، هر روز با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنید. آشنایی با مراحل حل مسئله میتواند تاثیر قابل توجهی بر رشد کسب و کار شما داشته باشد. اگرچه شما در نهایت، راه حل مسئله خود را پیدا میکنید، اما بسیاری از صاحبان کسب و کار مهارت کافی در حل مسئله ندارند. این مقاله شما را با مراحل حل مسئله آشنا میکند. چیزی که برای موفقیت در یک کسب و کار و چیره شدن بر مشکلاتش اهمیت اساسی دارد، توانایی شما در فهم مسئله، تعریف آن، پیدا کردن راه حلها و انتخاب بهترین راه حل از میان راههای موجود است.
فکر میکنید بتوانید به سوالات زیر پاسخ دهید؟
- چگونه مشکل را تشخیص دهیم
- چگونه به مشکل پاسخ دهیم
- روشها و فنون مختلفی که در حل مسئله استفاده میشوند
- چگونه برای یک موقعیت خاص بهترین پاسخ را پیدا کنیم
- چگونه پاسخهای جایگزین پیدا کنیم
- چگونه برنامهای برای عمل طراحی کنیم
- چگونه نقشهی خود را عملی کنیم
- چگونه موفقیت راه حل و برنامه را ارزیابی کنیم
. چطور راه حل پیدا کنید
روشهای زیادی برای پیدا کردن راه حل وجود دارد. در ادامه ۵ روش ذهنی را برای حل مسئله معرفی میکنیم؛ اما به شما توصیه میکنیم از برخی از آنها استفاده کنید. چهار روش اولی که معرفی میشوند ابتکاری هستند و با روشهای سنتی فرق دارند و این امکان را به شما میدهند که به راه حلهای تازهای دست یابید. روش پنجم قدری معمولی و سر راستتر است.
۱. ربط دادن:
سه شیوهی مختلف برای ارتباط دادن وجود دارد. این نوع فکر کردن بر اساس ربط دادن انجام میشود و میتواند شامل شباهت، تفاوت یا مجاورت باشد. برای مثال در روش مجاورت راه حل از چیزهایی که با مسئلهی ما نزدیکی، توالی و رابطه علت و معلول دارند، به دست میآید. این روش به این شکل انجام میشود: تا جایی که میتوانید بخشهای مختلف مسئله خود را فهرست کنید. سپس قدری وقت صرف این کنید که تمام کلمات و ایدههایی را که با چیزهایی که شما فهرست کردهاید، مجاورت، توالی یا رابطهی علت و معلولی دارند، یادداشت کنید. برای مثال در یک ربط از نوع مجاورت میتواند به صورت «کار نابجا-میز به هم ریخته» (مجاورت)، «کار نابجا-شلوغی» (توالی)، «کار نابجا-خشمگین کردن مشتری» (رابطه علت و معلول) باشد.
تفکر ارتباطی ذهن شما را بیدار میکند و گزینههایی را برای شما مطرح میکند که اگر مستقیم به مسئله فکر کنید ممکن است هرگز آنها را در نظر نگیرید. نتیجهی تفکر ارتباطی می تواند این باشد که روابط دیگری که به مسئلهی شما مربوط میشود را کشف کنید و در نتیجه به راه حل بهتری برسید.
۲. قیاس:
این روش فکر کردن به شما کمک میکند از طریق مقایسه کردن راه حل مناسب را پیدا کنید. روش کار به این صورت است که شما جنبههای مختلف مسئلهی خود را با مسائل دیگری که میتواند شباهت داشته باشند یا نداشته باشند مقایسه کنید. یک قیاس ممکن است به این شکل اتفاق افتد: «کارمندان معمولا دیر سر کار خود میآیند، چگونه میتوانم آنها را سر وقت به محل کار بیاورم؟ این مسئله برای من مثل این است که سربازها دیر برای جنگ آماده شوند. آیا ممکن است سربازها دیر به جنگ بیایند؟ چرا که نه؟» با مقایسهی وضعیت کارمندان با وضعیت سربازها، شما ممکن است راهی پیدا کنید که بتوانید کارمندانتان را برای به موقع سر کار آمدن تشویق کنید.
۳. طوفان فکری:
طوفان فکری یعنی فکر کردن بر اساس تفکر آزاد و شجاعانه به هرچیزی که به ذهن میرسد. شما میتوانید این کار را به تنهایی یا با گروهی از افراد انجام دهید. در اکثر مواقع گروهی از افراد که تجربییات و پسزمینههای متفاوتی دارند برای این کار بهتر هستند. فرآیند کار به این صورت است: مسئله برای گروه توضیح داده میشود و از آنها درخواست میشود که تمام ایدههایی که برای حل مسئله به ذهنشان میرسد بیان کنند، هر چند که ایدههایشان احمقانه و دور از دسترس به نظر برسد. تمام ایدهها در گروه بحث و بازبینی میشود و با تشخیص گروه به دور انداخته میشود یا بسط پیدا میکند. با توجه به تحلیل گروه و با توجه به جمعبندی گروه از اثرگذاری هر یک از ایدهها، بهترین ایدهها برای بررسی دقیقتر انتخاب میشوند. برای مثال گروه ممکن است تصمیم بگیرد تمام ایدههایی را که به دنبال افزایش فروش یا بهبود سود است، کنار بگذارند.
۴. شهود:
این شیوهی فکر کردن مبتنی بر حدس و پیشبینی است و آنطور که بعضی فکر میکنند غیرعقلانی نیست. شهود و پیشبینی بر پایهی محکمی از حقایق و تجربه بنا شده است که در جایی درون ناخودآگاه شما قرار دارد. تمام چیزهایی که شما به تجربه آموختهاید ممکن است شما را به این باور برساند که چیزی که هرگز تجربه نکردهاید ممکن است درست باشد. تا جایی که میتوانید از شهود خود استفاده کنید اما آن را با توجه به واقعیتی که در آن قرار دارید بررسی کنید.
۵. تفکر تحلیلی:
این شیوهی تفکر مبتنی بر تحلیل است. این روش سنتیترین و منطقیترین روش در میان همهی روشها است و از الگویی گام به گام پیروی میکند.
الف. هر یک از علتهای مسئله را بیازمایید. سپس با توجه به دانش و تجربهتان برای هر علت راه حلهای منطقی که به نظر میرسد میتواند مسئله را حل کند، بنویسید.
ب. راه حلهایی که به آنها رسیدهاید را بررسی کنید و ببینید چطور میتوانید به کمک آنها مسئله را حل کنید.
هر یک از این فنون را برای پیدا کردن راه حل به کار بگیرید و فهرستی از راه حلهای ممکن تهیه کنید، حتی آنهایی که غیر معمول، بسیار ساده یا غیرممکن به نظر میرسند. این کار به شما کمک میکند مجموعهای از ایدهها را داشته باشید که می تواند به بهترین راه حل منجر شود.
۴. بهترین راه حلها را طبقهبندی کنید
به فهرست راه حلهای خود رجوع کنید و آنهایی که آشکارا ناکارآمد هستند را از فهرست خارج کنید. این کار باعث میشود ایدههای ناکارآمد تأثیری بر روی بقیه ایدهها نداشته باشند. به بیان دیگر بهترین ایدههای شما به خاطر ایدههای ناکارآمد، ممکن است مورد بازبینی قرار گیرند. برای بقیهی ایدهها از روش تجزیه و تحلیل «میدان نیرو» استفاده کنید. در این روش، راه حلها به آثار مثبت و منفیشان تجزیه میشوند. برای این کار هر یک از ایدهها را بر روی یک کاغذ به صورت جداگانه بنویسید. زیر هر راه حل یک خط عمودی از وسط کاغذ تا پایین بکشید. یک ستون را مزایا و دیگری را معایب نامگذاری کنید.
اکنون روشهای فکری تحلیلی دیگری وارد بازی میشوند. جنبههای مختلف راه حل و تأثیر آن بر مسئله را تحلیل کنید و هر یک از مزایا و معایب آن را فهرست کنید.
یکی از روشهایی که به شما کمک میکند به مزایا و معایب راه حل، بهتر فکر کنید، بازی کردن هر راه حل است. چند نفر از کارمندان خود را صدا بزنید و راه حلها را با آنها بازی کنید و واکنش آنها را جویا شوید. با توجه به چیزی که مشاهده میکنید و بازخوردی که از آنها میگیرید، دیدی بهتری از مزایا و معایب راه حلهایی که در نظر گرفتهاید پیدا میکنید.
پس از اینکه این فرآیند را برای همه راه حلها انجام دادید، آنهایی که بیشترین مزایا را دارند انتخاب کنید. در این مرحله تنها باید دو یا سه راه حل را انتخاب کنید. برای انتخاب مناسبترین راه حل، آنها را با معیارهای زیر بسنجید:
- مقرون به صرفه بودن
- محدودیتهای زمانی
- در دسترس بودن نیروی انسانی، اجناس و غیره
- شهود خودتان
پیش از اینکه راه حل را اجرایی کنید باید آن را ارزیابی کنید. سوالات زیر را از خود بپرسید:
- آیا اهدافِ راه حل، عقلانی، روشن و ساده هستند؟
- آیا این راه حل شما را به اهدافتان میرساند؟
- در چه شرایطی راه حل شما ممکن است شکست بخورد؟
۵. برنامهی عمل
پیدا کردن راه حل به معنای حل شدن مسئله نیست. اکنون شما نیاز دارید که یک برنامهی عمل طراحی کنید تا راه حل به درستی اجرا شود. طراحی کردن و اجرایی کردن برنامهی عمل، به اندازهی پیدا کردن راه حل اهمیت دارد. بهترین راه حلها ممکن است به علت اینکه به درستی پیادهسازی نمیشوند، شکست بخورند. هنگامی که برنامهی عمل را طراحی میکنید موارد زیر را در نظر بگیرید:
- چه کسانی در راه حل شما دخیل خواهند بود
- راه حل شما بر چه کسانی اثر خواهد گذاشت
- چه اعمالی انجام خواهد گرفت
- مجموعهی اعمال چگونه به شرکت، کارمندان، مشتریها، خردهفروشان و سایرین ارائه شود
- راه حل چه زمانی اجرا خواهد شد
- راه حل در کجا اجرا میشود
- راه حل چطور اجرا میشود
- برای اجرایی شدن راه حل چه چیزهایی نیاز است
یک نمودار برای برنامهی عمل تهیه کنید که شامل جزئیات کامل اتفاقاتی که باید بیفتد، باشد تا مشخص شود که هر مرحله در چه زمانی باید اجرا شود. توجه داشته باشید که بهترین برنامهها هم به علت شرایط ناخواستهای که ممکن است پیش بیاید، مانند بیماری بعضی افراد کلیدی یا به موقع آماده نبودن مواد مصرفی، تغییر کرده و عقب و جلو میشوند. پس در نظر داشته باشید که زمانبندی شما ممکن است تغییر کند. راه حلها و برنامهی عمل باید انعطافپذیر باشند. انتظار این را داشته باشید که بعضی چیزها مورد بازبینی قرار بگیرند.