زندگی کوتاه است و بلندپروازی های ما، به نیروی عشق و امید، بلند. برای زیستن و چه بهتر که بگوییم سالم و خوش زیستن باید که سرشار از انرژی بود. اما انرژی ما محدود است و ارزشمند، و باید که مراقبش باشیم. دالای لاما ده عامل فرساینده و به گفته خودش دزدِ انرژی را نشان مان می دهد و زنهار می دهد که از آنها دوری کنیم.

از دالای لاما  سخنان نغز و حکمتانه بسیاری نقل شده است. گزیده هایی مبتنی بر حکمتی چند هزارساله که روشنگرند و مبتنی بر خِرد.

دالای لاما با تاکید بر اینکه انرژی ما انسان ها نامحدود نیست بلکه حتی گاهی بسیار کمیاب است، از ما می خواهد که قدر این گوهر ناب، انرژی ِ وجودی خود را بدانیم و با فعالیت هایی پیش پاافتاده و فرساینده هدرش ندهیم.

 ده دزد ِ نابکار انرژی از نگاه دالای لاما

 

1- افرادی که بیوقفه ناله و شکایت می کنند

افرادی را که فقط برای به اشتراک گذاشتن شکایات، مشکلات، داستان های فاجعه بار، ترس ها و قضاوت دیگران وارد گفت و گو با شما می شوند رها کنید. اگر کسی به دنبال سطلی برای پرتاب زباله هایش است، آگاه باشید و بدانید که ذهن شما سطل زباله نشخوار افکار و حرف های دیگران نیست. 

2- صورت حساب های پرداخت نشده؛ طلب ها و بدهی ها

در بده بستان های مالی درست کار و شفاف باشید. به تعهد خود وفا کنید و سعی کنید بدهکار و طلبکار کسی نباشید.

صورتحساب های خود را به موقع پرداخت کنید: این امر بر لزوم انجام سریع تعهدات مالی خود برای حفظ اعتبار و اجتناب از جریمه ها تأکید می کند. اگر کسی به شما بدهکار است آن را سبک نشمرید و بکوشید این بدهی وصول شود.

بدهی همیشه بدهی می ماند و با گذر زمان منقضی نمی شود. بکوشید بدهکار کسی از نظر مالی نباشید. بدهکار بودن فرساینده و انرژی بر است. در ضرورت ها و با اطمینان به اینکه می توانید پول را برگردانید از کسی قرض کنید. 

مسئولیت پذیر باشید: این فراخوانی است برای مالکیت بر وضعیت مالی خود، با تاکید بر اینکه مسئولیت پذیری می تواند از استرس و عوارض غیرضروری جلوگیری کند. 

3- وعده های عمل نکرده، قول هایی که زیر پا گذاشته می شوند

به وعده های خود عمل کنید. اگر رعایت نکرده اید، از خودتان بپرسید چرا؟ شما همیشه این حق را دارید که نظر خود را تغییر دهید، عذرخواهی کنید، جبران کنید، دوباره مذاکره کنید و جایگزین دیگری برای وعده‌های محقق نشده ارائه دهید. 

گرچه بهتر است اگر انجام چیزی از همان اول برای شما غیر ممکن است از همان اول “نه” بگویید. قول چیزی را که نمی توانید به آن عمل کنید ندهید.

4- کارهایی که از انجامش هیچ لذتی نمی بریم

تا حد امکان کارهایی را که ترجیح می دهید انجام ندهید، و زورکی انجامشان می دهید، حذف کنید و وقت خود را به انجام کارهایی که از آنها لذت می برید اختصاص دهید.

اگرچه نباید از مسئولیت‌ها فرار کنید و همه وقت انجام چنین چیزی میسّر نیست، اما دست کم در مواردی که اجبار و ضرورتی وجود ندارد انرژی خود را صرف کاری که قلباً خوش ندارید انجان دهید، نکنید که زندگی سخت کوتاه است.

5- استراحت نکردن؛ هیچ کاری انجام ندادن

لحظه ها را دریابید. طبیعت آهنگ و سرعت خودش را دارد و سرعت هر یک از ما با دیگری متفاوت است. اگر لحظه ای پی بردید که نیاز به بی عملی و درنگ و لختی استراحت است، رها کنید، دست نگه دارید و استراحت کنید. این فرصت را از خودتان دریغ نکنید.

 اگر لحظه ای دریافتید که نیاز به اقدام است، وقتان است که فرصت را دریابید و عملی انجام دهید از هیچ کوششی فروگذار نکنید و زمان را دریابید و دست به کار شوید. فرصت ها را دریابید.

این شما هستید که پی می برید چه لحظه ای مناسب چه اقدامی است. آگاهی تان را با تمرین خودآگاهی بالا ببرید.

6- بی نظمی، تلنبار شدن هر آن چیزی که دیگری نیازی به آن نداریم

برخیزید و دل بکنید از هر آنچه دورتا دور خودتان جمع کرده اید و هیچ کاربردی در زندگی تان ندارد. اطراف تان را مرتب کنید؛ دورتان را خلوت کنید؛ کاغذهایی که دیگر نیازی به آن ها ندارید؛ خاطرات تلخ ! 

 هیچ چیزی فاجعه بار تر از بی نظمی نیست. هیچ چیز به اندازه نامرتبی انرژی شما را تحلیل نمی برد. برخیزید و نظمی به اطراف تان بدهید؛ نظمی به ذهن تان بدهید. برخی چیزها را دور بریزید!

7- بیخیال سلامتی شدن؛ فراموش کردن تن

سلامتی خود را در اولویت قرار دهید، بدون این کالبدی که همه جوره در خدمت ماست، هیچ کاری از پیش نمی رود! 

بعدازظهرها آفتاب بگیرید، مدیتیشن کنید، نفس عمیق بکشید، در دریا شنا کنید، در طبیعت ورزش کنید، به بدن خود گوش دهید و سموم را از بین ببرید. یک نوبت پزشکی بگیرید و ببینید آیا کمبود مواد معدنی یا ویتامین دارید. غذاهای ارگانیک (بدون آفت کش ها) و تازه بخورید.

 اگر بدن تان هشداری به شما می دهد، ان را جدی بگیرید.دردی در زانو، سوزشی در معده، دندانی که تیر می کشد؛ همه را جدی بگیرید. به صدای بدن بی توجه نباشید؛ با بدن تان مهربان باشید

8- انفعال در موقعیت های سمی و اجتناب ناپذیر

به جای تحمل منفعلانه ی موقعیت های سمی در زندگی، با آنها مقابله کنند.این امر شما را ترغیب می‌کند که پویایی‌های ناسالم یا مضر در زندگی‌تان اعم از دوستان، خانواده یا روابط کاری را بشناسید، در برابر آنها به دنبال استراتژی و راهکاری باشید. 

گاهی نیاز است یک موقعیت سمی را پذیرفت، و در آن به یک دوست کمک کرد. گاهی فقط باید یک موقعیت منفی را تاب آورد و تحمل کرد، به فرض وقتی در منزل زوجی هستید که دعوا می کنند و فضا را مسموم می کنند، بسته به شرایط فرار نکنید، ورود به دعوا نکنید، بی عملی را تمرین کنید و فضا را تاب بیاورید.

این امر بر اهمیت نه تنها شناخت این موقعیت های سمی، بلکه تلاش فعالانه برای تغییر آنها تأکید می کند، خواه  تعیین مرزها باشد، گفتگوهای دشوار باشد یا فاصله گرفتن از منفی ها.
 

9- واگذار نکردن؛ نپذیرفتن

بپذیرید؛ تسلیم و رضا؛ واگذار کنید و بگذارید برخی کارها خود پیش رود. نجنگید، مقاومت نکنید که چه بسیار انسان هایی که تمام انرژی شان را صرف جنگیدن بی موقع با شرایطی می کنند که می طلبد به حال خود رها شوند. 

واگذار به خدا کنید. همیشه می شود انتخاب کرد؛ گاهی بهترین انتخاب سپردن و اعتماد کردن است. 

10- نبخشیدن و کینه ورزیدن

ببخشید و رها کنید.

بخشش بالش راحتی است که آسوده و امن سر بر آن می گذارید.روزگار با بازی های آشکار و پنهانش هر دم ما را می آزماید. چه نیکوست که رنجش ها را رها کنیم. خود را نفرساییم و آرام بگیریم.کینه را رها کنید؛ عشق بورزید و ببخشید.

رو سینه را چون سینه ها هفت آب شوی از کینه ها                        وانگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو

سواد زندگی؛ توسعه توانمندی‌های فردی؛ مریم طرزی