شناختن خود “پیکنیک” رفتن نیست. کاوش در عمیقترین خاطرات و احساسات خود و پذیرفتن اینکه چه کسی هستید و چه کسی نیستید، به زمان، تلاش و صداقت نیاز دارد. اگرچه شاید بسیاری مایل به انجام چنین کاری نباشند یا توان آن را در خود نبینند، اما سرمایهگذاری برای این حرکت میتواند شما را به جذابترین سفر زندگی خود ببرد.
دستیابی به خودشناسی میتواند بسیار دشوار باشد، بااینحال خودشناسی از همین خواندن راجع به آن تا اشراف بر خود، در گامهای روبهجلو تحقق مییابد و در هر گام، این رضایت خاطر شما است که ارزش ادامه دادن را به آن میبخشد.
خودشناسی به قول منطقیون سهل و ممتنع است؛ هم چنانکه بهسادگی در دسترسمان است بهراحتی از کف میگریزد و تنها با ممارستی توأم باانضباط است که طعم تلخ و شیرین آن رضایت خاطر به ذائقه جانمان گوارا میآید.
در معبد دلفیِ یونان باستان “سنگنوشتهای وجود دارد که روی آن نوشته: خودت را بشناس (Gnothi seauton). این پیامی قدیمی و عمیق در مورد شناختِ خود است، پیامی که از روزگار سقراط و افلاطون تا به امروز در آثار بسیاری از نویسندگان شرق و غرب تکرار شده است. شناختِ خود در ادیان ابراهیمی، بودائی و مکتب کنفوسیوس نیز جایگاهی ویژه دارد.
خودشناسی همزمان ستون و دروازهای است که مسیر تحقق خود را باز میکند و بر خود استوار میشود. خودشناسی فرآیند تأمل است، چیزی که با گذراندن زندگی در مورد خود یاد میگیرید. انجام این کار به شما کمک میکند تا از نقاط قوت، ضعف و دیگر خصوصیات خودآگاه شوید.
خودشناسی چیست؟
شناختِ خود، نقطه عطفی در زندگی شخص است که به فرد در دستیابی به رفاه و آرامش کمک میکند. وقتی خودتان را بشناسید، میدانید چه چیزی شما را خوشحال میکند، به چه چیزهایی نیاز دارید و به چه چیزهایی میتوانید برسید. بهعلاوه، شناختِ خود، نقش زیادی در عزتنفس و مدیریت و کنترل رفتار دارد.
شناختِ خود همچنین دانستن حقوق، وظایف و مسئولیتهای شما است. به یک معنا، خودشناسی تصویر وسیعتر و معتبرتری از خودتان به شما میدهد و شما بهمحض داشتن این عکس از خود، میتوانید خودتان را بیشتر دوست داشته باشید.
یکی از مهمترین جنبههای هر شخص، دانشی است که درباره خود دارد. داشتن این دانش مترادف است با کمتر آسیب دیدن و آگاهی بیشتر از افکار، احساسات و رفتارها و اعمال خود.
خودشناسی در سطوح بالاتر به معنی آگاهی از عواقب رفتار و اعمالی است که زندگی را با آن تجربه میکنیم.
پیمودن مسیر شناخت، خودْ راهی عالی برای سازگاری با محیط روانشناختی و دستیابی به “خودْ پذیری” است.
مسیر خودشناسی چگونه است؟
اکثر ما فکر میکنیم که خودمان را خوب میشناسیم، اما همیشه اینطور نیست. شناختنِ خود کار سادهای نیست؛ چراکه این کار ممکن است سالها طول بکشد، و درعینحال ممکن است هیچگاه به شناخت کامل خود دست نیابید، چراکه تجربیات شما مدام در حال تغییر است و شما همان شخصی که چند سال پیش بودید نیستید؛ چنانکه احتمالاً 10 سال بعد، کسی که امروز هستید، نخواهید بود.
ما بهطور مداوم در تغییر هستیم و ازنظر چگونگی تفکر، بدن، عمل و درک موجودیت خود، تحولات بیشماری را تجربه میکنیم.
بنابراین، اولین کاری که باید برای خودشناسی انجام دهید این است که با خود صادق باشید.
برای انجام این کار، شما باید از دام خودفریبی و همه مکانیسمهای دفاعی که ممکن است بهویژه بهطور ناخودآگاه از آنها استفاده کنید، خلاص شوید.
هدف این است که یاد بگیرید چگونه خود را عمیقاً تحلیل کنید.
مراحل خودشناسی
خودشناسی فرایندی است که گاه سالیان متمادی طول میکشد؛ با این حال آشنایی با مراحلی که بر اساس مطالعات علمی تعیین شده می تواند ضمن افزایش سرعت خودشناسی، ما را در پیمودن این مسیر یاری کند.
• ادراک از خود
مشاهدهای خنثی اما واقعبینانه و صمیمی از خود.
این میتواند به معنی یادداشت رفتارهای شاخص در طول زمانی مشخص باشد. با یادداشتبرداری از واکنشها و رفتارهای خود در برابر محیط بیرونی و احساسات خود میتوانید مشاهدهگر خود باشید.
• آنالیز خود
افکار، احساسات و رفتارهای متعاقب آن را تجزیهوتحلیل کنید تا بتوانید درک کنید که چرا چنین رفتاری را انجام میدهید. برای آنالیز خود، یادداشتها بسیار به کار خواهد آمد.
• حافظهٔ زندگینامهای
مرور گذشته و خاطرههایی که از زندگی خود دارید به شما کمک می کند با به یاد آوردن زندگی خود از آن رها شوید.
مرور خاطرات خود و به خاطر آوردن ایام زندگی و رویدادهایی که تجربه کردهاید، اگر به شیوه درست و با حفظ فاصله باشد، باعث میشود بتوانید دورترین خاطرات خود و چیزهایی را که برای شما اتفاق افتاده بهراحتی به یاد بیاورید.
این یادآوری، بارِ گذشته را از دوش شما بر میدارد. شما با “به حافظه سپردن گذشته” از آن خلاص میشوید.
• اعتمادبهنفس
خود را دوست داشته باشید و به راههایی فکر میکنید که میتوانید از آن راهها خود را پرورش دهید و وسعت بخشید.
شناخت از خود میتواند بهمثابه نوعی نقشۀ راهنما، به شما نشان دهد که خودتان را چقدر دوست دارید، و آیا نیاز به سرمایهگذاری بیشتری در این زمینه دارید یا خیر.
• ایجاد خود پنداره
خود پنداره یا تصویری که از خود دارید، بر اساس ارزشهای شماست.
با شناخت ارزشها و اصولی که برایتان اهمیت دارند، تصویر و خود پنداره صحیحی از خود خواهید داشت که از شما در برابر قضاوت و ارزشگذاریهای دیگران محافظت میکند.
• پذیرش خود
بعد از طی مراحل ذکرشده در بالا زمان آن فرامیرسد که خود را بپذیرید، به آینه نگاه کنید و خود را همانگونه که هستید ببینید. این تنها راه برای رسیدن به بلوغ و آغاز مسیر شناختِ خود است.
توصیههایی برای شناختِ خود
برای ماندن در مسیر شناخت، پرسیدن سؤالات مهم و معنادار از خود، مهم است. بهعنوانمثال، “من کیستم؟” یا “هدف/اهداف من در زندگی چیست؟”
اینها سؤالاتی حیاتی است که اطلاعات مهمی در مورد خودتان به شما میدهند.
تمرین ذهن آگاهی نیز میتواند ابزاری عالی برای خودشناسی باشد. ذهن آگاهی به شما کمک میکند تا به حالتهایی از آرامش و سکوت درونی برسید تا بتوانید عمیقاً در خود بنگرید که چه کسی هستید؟
همانطور که میبینید، شناختنِ خود “پیکنیک” رفتن نیست. کاوش در عمیقترین خاطرات و احساساتِ خود و پذیرفتن اینکه چه کسی هستید و چه کسی نیستید، به زمان، تلاش و صداقت نیاز دارد.
اگرچه شاید بسیاری مایل به انجام چنین کاری نباشند یا توان آن را در خود نبینند، اما سرمایهگذاری برای این حرکت میتواند شما را به جذابترین سفر زندگی خود ببرد.
سواد زندگی؛ توسعه توانمندیهای فردی؛ سید محمد مهدی شهیدی–